توسعه و گسترش کسب‌ و کار، آرزوی هر کارآفرینی است. اما چرا برخی کسب‌ و کارها به رشد قابل‌ توجهی دست می‌یابند و برخی دیگر درجا می‌زنند؟ پاسخ این سوال در اجرای استراتژی‌ های درست نهفته است. در این مقاله، پنج نکته کلیدی برای توسعه و شکوفایی کسب‌ و کار شما ارائه می‌شود.

 

1.تغییر رویکرد از تک‌محوری به ساختار تیمی

بسیاری از کسب‌ و کارها به صورت ناخودآگاه به دور از بنیان‌گذار یا مدیر اصلی خود نمی‌چرخند. این وابستگی بیش از حد به یک فرد خاص، مانعی بزرگ بر سر راه رشد و توسعه‌ی سازمان است. همان‌طور که دنیل پینک و بسیاری از کارشناسان حوزه مدیریت اشاره کرده‌اند، در بسیاری از موارد، خود مدیر به عنوان محصول اصلی کسب‌ و کار تلقی می‌شود و این موضوع می‌تواند خطر بزرگی برای بقای سازمان در دراز مدت باشد. برای عبور از این مرحله و رسیدن به رشد پایدار، سازمان باید از حالت تک‌محوری خارج شده و به سمت ساختاری حرکت کند که در آن، تمامی اعضای تیم توانایی انجام وظایف کلیدی را داشته باشند. به عبارت دیگر، باید سیستمی ایجاد شود که در آن، موفقیت سازمان به یک فرد خاص وابسته نباشد. تنها در این صورت است که می‌توان به توسعه‌ی مستمر و پایدار کسب‌ و کار امیدوار بود.

 

2. فراتر از رشد خودجوش: ضرورت برنامه‌ریزی فعال در توسعه کسب‌ و کار

بسیاری از کارآفرینان در ابتدای مسیر، به رشد خودجوش کسب‌ و کارشان امیدوار هستند. آن‌ ها تصور می‌کنند که با ارائه محصول یا خدمات با کیفیت، مشتریان راضی به صورت خودکار به آن‌ ها معرفی شده و کسب‌ و کارشان به تدریج رونق می‌گیرد. اما واقعیت این است که برای رسیدن به رشد پایدار و قابل‌ توجه، نمی‌توان تنها به توصیه‌ های مشتریان و بازاریابی دهان به دهان اکتفا کرد.

در دنیای رقابتی امروز، کسب‌ و کارها برای دستیابی به موفقیت باید به‌ صورت فعال و هدفمند به دنبال جذب مشتریان جدید باشند. این بدان معناست که باید از روش‌ های مختلف بازاریابی و تبلیغات بهره ببرند و تلاش کنند تا برند خود را در ذهن مخاطبان هدف جای دهند. رشد خودجوش ممکن است در ابتدای کار مفید باشد، اما برای رسیدن به رشد چشمگیر و پایدار، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و اجرای استراتژی‌ های بازاریابی مؤثر هستیم. بنابراین می‌توان گفت که رشد خودجوش تنها بخش کوچکی از پازل موفقیت در کسب‌ و کار است. برای رسیدن به اوج موفقیت، باید از روش‌ های فعال و هدفمند برای توسعه کسب‌ و کار خود استفاده کنیم و به طور مداوم به دنبال راه‌ های جدید برای جذب مشتریان و افزایش فروش باشیم.

 

3. برتری یافتن بر رقبا: کلید موفقیت در کسب‌ و کار

برای رسیدن به رشد چشمگیر و پایدار در کسب‌ و کار، ایجاد تمایز و فاصله گرفتن از رقبا امری ضروری است. زمانی که مشتریان به سختی بتوانند بین شما و رقبایتان تمایز قائل شوند، احتمال انتخاب شما به شدت کاهش می‌یابد. برای جلوگیری از این اتفاق، باید تلاش کنید تا در تمامی جنبه‌ های کسب‌ و کار خود، از رقبا متمایز شوید. این تمایز می‌تواند در ساده‌ترین موارد مانند کیفیت کارت ویزیت، طراحی بسته‌بندی و محتوای تولید شده در رسانه‌ های اجتماعی نمود پیدا کند. حتی تفاوت‌ های ظریف در این موارد نیز می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر تصمیم‌گیری مشتریان داشته باشند. به عبارت دیگر، باید به گونه‌ای عمل کنید که مشتریان به محض مقایسه شما با رقبایتان، به وضوح متوجه برتری شما شوند.

برای ایجاد این تمایز، ممکن است نیاز به سرمایه‌گذاری قابل توجهی از نظر زمان، انرژی و هزینه باشد. اما مطمئن باشید که این سرمایه‌گذاری در دراز مدت به شما باز خواهد گشت. زیرا زمانی که مشتریان به برند شما وفادار شوند، به راحتی رقبای شما را کنار خواهند گذاشت. پس از ایجاد این تمایز، باید به طور مداوم برای حفظ آن تلاش کنید و از نوآوری و خلاقیت برای پیشی گرفتن از رقبا استفاده کنید.

 

4. از اجرا به طراحی: کلید تسریع رشد کسب‌ و کار

یکی از گام‌ های حیاتی برای شتاب بخشیدن به رشد کسب‌ و کار، عبور از نقش یک مجری به نقش یک طراح است. بسیاری از کارآفرینان درگیر جزئیات اجرایی می‌شوند و به جای اینکه بر طراحی و برنامه‌ریزی کلان تمرکز کنند، درگیر کارهای روزمره می‌شوند. یک طراح پروژه، نقشه راه آینده کسب‌ و کار را ترسیم می‌کند. او پروژه‌ های جدید را تعریف می‌کند، تغییرات لازم را شناسایی می‌کند و چشم‌انداز بلند مدت سازمان را مشخص می‌کند. به عبارت دیگر، طراح پروژه، مغز متفکر کسب‌ و کار است. برای تسریع رشد کسب‌ و کار، باید از انجام کارهای تکراری و روزمره دست برداشته و بر فعالیت‌ های استراتژیک تمرکز کنیم. با واگذاری وظایف اجرایی به تیم و تمرکز بر طراحی پروژه‌ های جدید، می‌توانیم به نتایج به مراتب بهتری دست پیدا کنیم.

 

5. ساخت کسب‌ و کار مقیاس‌ پذیر

یکی از کلیدی‌ ترین عوامل موفقیت در دنیای کسب‌ و کار امروزی، قابلیت مقیاس‌ پذیری است. منظور از مقیاس‌ پذیری، توانایی یک کسب‌ و کار در رشد و توسعه بدون محدودیت منابع یا زیرساخت‌ ها است. به عبارت ساده‌تر، یک کسب‌ و کار مقیاس‌ پذیر می‌تواند با افزایش حجم فعالیت، همچنان کارایی خود را حفظ کرده و به رشد خود ادامه دهد. کسب‌ و کارهایی که بر پایه فرآیندهای دستی و سنتی بنا شده‌اند، معمولاً با چالش مقیاس‌ پذیری مواجه هستند. برای مثال، اگر یک کسب‌ و کار کوچک برای هر مشتری جدید، یک فرآیند دستی و زمان‌بر را طی کند، با افزایش تعداد مشتریان، به سرعت با محدودیت‌ های منابع انسانی و زمانی روبرو خواهد شد. در مقابل، کسب‌ و کارهایی که از ابزارها و سیستم‌ های خودکارسازی استفاده می‌کنند، می‌توانند با افزایش حجم کار، به راحتی مقیاس‌ پذیر شوند.

بنابراین برای ساخت یک کسب‌ و کار موفق و پایدار، باید از همان ابتدا به مقیاس‌ پذیری آن فکر کرد. این بدان معناست که فرآیندها، سیستم‌ ها و زیرساخت‌ های کسب‌ و کار باید به گونه‌ای طراحی شوند که بتوانند با رشد کسب‌ و کار تطبیق پیدا کنند. با اتخاذ رویکردی سیستمی و استفاده از فناوری‌ های مناسب، می‌توان کسب‌ و کاری ایجاد کرد که نه تنها در برابر تغییرات بازار مقاوم باشد، بلکه بتواند به سرعت رشد کرده و به اهداف بلندمدت خود دست یابد.